اعتراف عمرو عاص در فضائل امام علی علیه السلام
يكشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۶، ۰۸:۱۶ ب.ظ
به معاویه گفتند: که عمرو عاص با هوشترین عرب است و اگر مىخواهى به حکومتبرسى و قتال تو با على بن ابى طالب سر و صورتى گیرد از عمرو عاص بىنیاز نخواهى بود، بنابر اینمعاویه نامهاى به عمرو عاص نوشت و او را به یارى خود براى پیکار با امیر المؤمنین دعوت کرد،
عمرو عاص در جواب او نوشت:
اما بعد فانى قرات کتابک و فهمته.فاما ما دعوتنى الیه من خلع ربقة الاسلام من عنقى و التهون معک فى الضلالة و اعانتى ایاک على الباطل و اختراط السیف فى وجه امیر المؤمنین على بن ابیطالب فهو اخو رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم و ولیه و وصیه و وارثه و قاضى دینه و منجز وعده و صهره على ابنته سیدة نساء العالمین و ابو السبطین الحسن و الحسین سیدى شباب اهل الجنة.
و اما قولک انک خلیفة عثمان فقد عزلتبموته و زالتخلافتک و اما قولک ان امیر المؤمنین اشلى الصحابة على قتل عثمان فهو کذب و زور و غوایة.ویحک یا معاویة اما علمت ان ابا الحسن بذل نفسه لله تعالى و بات على فراش رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم، و قال فیه: من کنت مولاه فعلى مولاه؟ فکتابک لا یخدع ذا عقل و لا ذا دین، و السلام.
«اما بعد من نامه تو را خواندم و از مضمون آن آگاهى یافتم.اما آنچه مرا بدان دعوت کردى از انداختن ذمه اسلام را از گردن خودم، و با تو به ضلالت و پستى ملحق شدن و یارى نمودن تو را بر باطل و شمشیر کشیدن در روى امیر المؤمنین على بن ابى طالب، پس او برادر رسول خدا و ولى او و وصى او و وارث او و ادا کننده دین او و وفا کننده وعده او و داماد و شوهر دختر او سیده زنان عالمیان، و پدر دو سبط او حسن و حسین دو سید جوانان اهل بهشت است.
و اما اینکه گفتى که: من خلیفه عثمانم، به مرگ عثمان از حکومت معزول شدى و دیگر تو را در شام خلافتى نیست.
و اما اینکه گفتى: امیر المؤمنین صحابه رسول خدا را بر کشتن عثمان برانگیخت، این گفتارى است دروغ و باطل و براى اغواء نمودن مردم جاهل دستاویز نمودهاى.
واى بر تو اى معاویه آیا نمىدانى که حضرت ابو الحسن جان خود را در راه خدا بذل نمود و شب در بستر رسول خدا خوابید و تا به صبح در آنجا بیتوته نمود و رسول خدا درباره او گفت: «کسى که من ولى و صاحب اختیار او هستم على ولى و صاحب اختیار اوست»؟! این نامهاى که تو نوشتهاى صاحب عقل و دین را نمىتواند بفریبد، و السلام».چون نامه عمرو عاص به معاویه رسید، عتبة بن ابى سفیان به او گفت که: مایوس نباش و او را به حکومت و ولایت وعده بده و در سلطنتشریک گردان.لذا در نامه دیگرى که به او نوشت و منشور حکومت مصر را ضمیمه نمود، چون عمرو عاص خود را حاکم مصر دید قلبش به معاویه گرائید و براى کارزار با على بن ابى طالب به شام کوچ کرد.
------------------------------------------------------------------------------------------------------
منابع :
1)«تذکره» سبط ابن جوزى ص 49- 50
2) «امام شناسی » علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی (کتاب مذکور در این سایت موجود است)
۹۶/۰۴/۱۸