نوشتـهـجات

یادداشت های مسعود دستان

نوشتـهـجات

یادداشت های مسعود دستان

نوشتـهـجات

به توکل نام اعظمت ...

دانشجوی ارشد رشته تاریخ تشیع

شماره تماس و تلگرام : 09361290313

ایمیل : masoddastan@gmail.com

در حال نوشتن پایان نامه با موضوع نقش ایرانیان در عمران و بازسازی عتبات عالیات عراق

آماده تبادل علمی باعزیزان هم رشته ای هستم ...

نویسندگان

۵ مطلب در تیر ۱۳۹۶ ثبت شده است


زنان آخرالزمان فتنه‏انگیزند

یظهر فی آخرالزمان و اقتراب الساعة و هو شرّ الازمنة نسوة کاشفات عاریات متبرّجات خارجات من الدین، داخلات فی الفتن، مائلات الی الشهوات، مسرعات الی اللذات، مستحلات للمحرمات فی جهنم خالدات.

در آخرالزمان و نزدیک شدن زمان موعود (قیامت یا حضرت مهدی علیه‏السّلام) که بدترین زمانهاست (چون جهان از ظلم و ستم پر شود) زنانی ظاهر می‏شوند بی‏حجاب و عریان بیرون آمده خودنمائی می‏کنند، از دین خارج می‏شوند (به احکام دین توجهی ندارند) در فتنه‏ها (آشوبها یا محافل عیش و شهوت) داخل می‏شوند و شهوترانی روی می‏آورند و به لذات جوئیها شتابانند، حرامهای الهی را حلال می‏کنند و در جهنم همیشه خواهند ماند. [1] .من لا یحضره الفقیه

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۶ ، ۲۰:۲۱
مسعود دستان

شخصی از امام علی(ع) پرسید:عددی را به دست من بده که قابل قسمت بر 2و 3و 4و 5و 6و 7و 8و 9و 10 باشد بی آنکه باقی بیاورد. 
امام علی بی درنگ به او فرمود:
" اضرب ایام اسبوعک فی ایام سنتک "
یعنی:" روزهای هفته را بر روزهای یک سال خودت ضرب کن"
سوال کننده هفت را در 360 ضرب کرد.حاصل آن یعنی 2520 بر تمام آن اعداد قابل قسمت بود بی آنکه باقی مانده بیاورد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۶ ، ۲۰:۱۹
مسعود دستان

ابوهریره و عبدالله بن عمر نقل می کنند که عمر بن خّطاب می‌گفت:« علی بن ابیطالب سه ویژگی دارد که اگر یکی از آنها نصیب من می‌شد، برایم از گران‌ترین شتران سرخ موی دوست داشتنی تر و ارزشمندتر بود: 

  • با فاطمه زهرا ازدواج کرد.
  • در جنگ خیبر پرچم جنگ را از دست پیامبر خدا دریافت کرد.
  • به آیه نجوا* عمل کرد.»


توضیح *: در آیه 12 از سوره مجادله چنین آمده است: «هر کس می خواهد با پیامبر نجوا کند، باید پیش از این کار صدقه بدهد.» 
تنها کسی که به این آیه عمل کرد حضرت علی علیه السلام بود، چرا که بعد از مدتی این آیه منسوخ شد. 

منابع:

  • بحارالانوار، ج 41، ص 27 ------ مناقب
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۶ ، ۲۰:۱۷
مسعود دستان

به معاویه گفتند: که عمرو عاص با هوش‏ترین عرب است و اگر مى‏خواهى به حکومت‏برسى و قتال تو با على بن ابى طالب سر و صورتى گیرد از عمرو عاص بى‏نیاز نخواهى بود، بنابر این‏معاویه نامه‏اى به عمرو عاص نوشت و او را به یارى خود براى پیکار با امیر المؤمنین دعوت کرد، 


عمرو عاص در جواب او نوشت: 

اما بعد فانى قرات کتابک و فهمته.فاما ما دعوتنى الیه من خلع ربقة الاسلام من عنقى و التهون معک فى الضلالة و اعانتى ایاک على الباطل و اختراط السیف فى وجه امیر المؤمنین على بن ابیطالب فهو اخو رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم و ولیه و وصیه و وارثه و قاضى دینه و منجز وعده و صهره على ابنته سیدة نساء العالمین و ابو السبطین الحسن و الحسین سیدى شباب اهل الجنة. 

و اما قولک انک خلیفة عثمان فقد عزلت‏بموته و زالت‏خلافتک و اما قولک ان امیر المؤمنین اشلى الصحابة على قتل عثمان فهو کذب و زور و غوایة.ویحک یا معاویة اما علمت ان ابا الحسن بذل نفسه لله تعالى و بات على فراش رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم، و قال فیه: من کنت مولاه فعلى مولاه؟ فکتابک لا یخدع ذا عقل و لا ذا دین، و السلام. 

«اما بعد من نامه تو را خواندم و از مضمون آن آگاهى یافتم.اما آنچه مرا بدان دعوت کردى از انداختن ذمه اسلام را از گردن خودم، و با تو به ضلالت و پستى ملحق شدن و یارى نمودن تو را بر باطل و شمشیر کشیدن در روى امیر المؤمنین على بن ابى طالب، پس او برادر رسول خدا و ولى او و وصى او و وارث او و ادا کننده دین او و وفا کننده وعده او و داماد و شوهر دختر او سیده زنان عالمیان، و پدر دو سبط او حسن و حسین دو سید جوانان اهل بهشت است. 

و اما اینکه گفتى که: من خلیفه عثمانم، به مرگ عثمان از حکومت معزول شدى و دیگر تو را در شام خلافتى نیست. 

و اما اینکه گفتى: امیر المؤمنین صحابه رسول خدا را بر کشتن عثمان برانگیخت، این گفتارى است دروغ و باطل و براى اغواء نمودن مردم جاهل دستاویز نموده‏اى. 

واى بر تو اى معاویه آیا نمى‏دانى که حضرت ابو الحسن جان خود را در راه خدا بذل نمود و شب در بستر رسول خدا خوابید و تا به صبح در آنجا بیتوته نمود و رسول خدا درباره او گفت: «کسى که من ولى و صاحب اختیار او هستم على ولى و صاحب اختیار اوست‏»؟! این نامه‏اى که تو نوشته‏اى صاحب عقل و دین را نمى‏تواند بفریبد، و السلام‏».چون نامه عمرو عاص به معاویه رسید، عتبة بن ابى سفیان به او گفت که: مایوس نباش و او را به حکومت و ولایت وعده بده و در سلطنت‏شریک گردان.لذا در نامه دیگرى که به او نوشت و منشور حکومت مصر را ضمیمه نمود، چون عمرو عاص خود را حاکم مصر دید قلبش به معاویه گرائید و براى کارزار با على بن ابى طالب به شام کوچ کرد.

------------------------------------------------------------------------------------------------------
منابع :
1)«تذکره‏» سبط ابن جوزى ص 49- 50
2) «امام شناسی » علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی (کتاب مذکور در این سایت موجود است)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۶ ، ۲۰:۱۶
مسعود دستان

چه نیک سروده است:

 ها علی بشر کیف بشر        ربه فیه تجلی و ظهر

بدان ! که علی (ع) بشر است اما چگونه بشری ؟ بشری که خدای در او تجلی و ظهور پیدا کرده است. امیر مومنان علی (ع) آینه صفات حق تعالی و منشاء فضائل و مناقب بی پایان است. همانطور که نمی توان آب دریا را با نوشیدن تمام کرد ولی به قدر تشنگی می توان از آن چشید، فضائل و مناقب علی (ع) را نیز نمی توان برشمرد. اما به اندازه ای که معرفت به گوشه ای از مقامات امیر مومنان(ع) پی ببریم نیکواست برخی از فضائل ایشان را از زبان خودشان شنیده و معرفت پیدا نماییم. روایت است :

در روز بیستم ماه مبارک رمضان سال چهلم هجرت که آثار ارتحال بر آن حضرت ظاهر شد در اثر ضربت شمشیر زهرآلود ابن ملجم که بر فرق سر مبارکش وارد آورده بود، به فرزندش امام حسن (ع) فرمود : شیعیانی که بر در خانه اجتماع نموده اند اجازه دهید بیایند مرا ببینند، وقتی آمدند اطراف بستر را گرفتند و آهسته به حال آن حضرت گریه می نمودند.

حضرت با کمال ضعف فرمودند : سلونی قبل ان تفقدونی ولکن خففوا مسائلکم.

«سوال کنید از من هرچه می خواهید قبل از آن که مرا نیابید ولکن سوال های خود را سبک و مختصر کنید».

اصحاب هریک سوالی می نمودند و جواب هایی می شنیدند. از جمله سوال کنندگان صعصه بن صوحان بود که از رجال بزرگ شیعه و از خطبای معروف کوفه و از راویان عظیم الشان است، که علاوه بر علمای شیعه، علماء اهل سنت حتی صاحبان صحاح، روایت های او را از علی (ع) و ابن عباس نقل نموده اند.

صعصعه؛ که مورد توثیق همه است و مردی عالم و فاضل که از اصحاب علی (ع) بوده به حضرت عرض کرد : مرا خبر دهید شما افضل هستید یا آدم ابوالبشر(ع)؟

حضرت فرمودند : تزکیه المرء لنفسه قبیح قبیح است که مرد از خود تعریف و تزکیه نماید ولکن از باب «و اما بنعمه ربک فحدث»(1) و اما نعمت پروردگارت را باز گو -  می گویم :

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۶ ، ۲۰:۱۴
مسعود دستان